به عمان بیاییم یا نه؟

آمدن به عمان گزینه بسیاری از ایرانیان است.
در این مقاله می خواهم به سوال به عمان بیاییم یا نه از دید منطقی پاسخ بدهم، حتما مقاله را تا انتها بخوانید تا بتوانید نتیجه گیری درستی داشته باشید.

ایرانی های مقیم عمان این جمله را از افراد زیادی شنیده اند. معمولا هم کسانی که این سوال را می پرسند انتظار دارند خیلی مختصر و مفید یک کلمه بشنوند. بله یا نه

زنده باد ایران، سواحل عمان

اما آیا قضیه به همین سادگی است؟

جالب است بدانید این رویه جالب در بسیاری از امور ما ایرانی ها خودش را نشان می دهد. البته وقتی من از ایرانی ها صحبت می کنم به همه آنها اشاره نمی کنم. منظورم طیف غالب هم میهنان ماست.

برای مثال خانم ها وقتی به سراغ یک خیاط حرفه ای می روند که برای هر دست لباس مجلسی تقاضای مبلغ نسبتا بالایی می کند، سریعا توی ذهنشان حساب می کنند اگر در هر سه روز یک لباس مجلسی دوخته شود، در هر ماه ده دست می شود و فلان مبلغ درآمد دارد.

بعد وارد خانه که می شوند دخترشان را که از قضا هیچ علاقه ای به خیاطی ندارد مجبور می کنند که باید خیاط بشوی و پول زیادی در بیاوری.

سونامی بزرگ راه اندازی کافه ها، املاکی ها، آرایشگاه های زنانه و … همه و همه ناشی از عملکرد نادرست فکری ما در این مقوله است.

دلیل این رفتار یکی از کارکردهای مغز است که در گذشته برای بقای ما ضروری بود. ما به هر روشی که زنده بودن ما را تضمین می کرد چنگ می زدیم و دایما در پی آن بودیم که از دیگران بیاموزیم چطور زنده بمانیم. انتخاب های ما محدود بود و عملکرد هایمان مشابه هم. ما باید سریع می دویدیم تا شکار نشویم، باید برای گرسنه نماندن دایما چیزهای زیادی می آموختیم، شب ها در محلی سرپوشیده مثل غارها زندگی می کردیم، ابزارهای دفاعی اولیه می ساختیم و …

امروزه شرایط متفاوت است. اما عملکرد مغزی ما کماکان همان است. مغز به ما اجازه نمی دهد که هزاران نفری که مهاجرت کرده اند و دست بر قضا شکست خورده، سرمایه خود را از دست داده و به کشور بازگشته اند را ببینیم، اما وقتی کسی مقداری در کارش موفق شد، یعنی دوام آورد، بلافاصله روی آن تمرکز می کنیم و فکر می کنیم اگر ما هم در همان شرایط باشیم موفق خواهیم شد.

شرایط تا حدود زیادی می تواند در موفقیت و شکست ما تاثیرگذار باشد، اما انتخاب ها و رفتارهای ما عامل تعیین کننده است. بنابراین هرگز شرایط یکسان به معنای رسیدن به جایگاه های یکسان نیست.

این همه مقدمه چینی کردم تا به اصل موضوع برسم.

به عمان بیاییم یا نه؟

صلاحیت کسی که از او سوال می پرسیم.

پیش از اینکه این سوال را از کسی بپرسیم، اول باید فکر کنیم آیا آن شخص صلاحیت نظر دادن در مورد آمدن ما به عمان/ دبی را دارد یا نه؟

مثلا اگر کسی در حوزه رنت ماشین کار می کند، آیا می تواند برای من که در زمینه جوشکاری کار می کنم نظر بدهد؟ به نظر شما آن شخص در تمام سالهای اقامتش در عمان گذرش به جوشکاری خورده است یا اگر خورده است با چند نفر صحبت کرده، چقدر آنها را می شناخته،. چقدر در کارشان موفق بوده اند و … که باید در نظر بگیرید.

جوشکاری از جمله سخت ترین مشاغل در عمان و خارج از تحمل قشر ایرانی است.

در این مورد ماجراهای زیادی را دیده ایم. وضعیت بسیاری از هموطنان در کشورهای مقصد مانند کسی است که در مرداب گیر افتاده، او از هر چیزی که به  نجاتش کمک کند، ولو به معنای نابودی نجات دهنده باشد، چنگ می زند. این خصوصیت انسانی است.

هر کسی مشاور خوب برای آمدن به عمان نیست

دو نفر را می شناسم که با هم به دیدن ما آمدند. آشنای خیلی دوری بودند. این موضوع برای من جالب شد و از یکی شان پرسیدم برنامه تان چیست؟ گفت برنامه مان این است که من اینجا مقداری سرمایه بیاورم و کسب و کاری شروع کنیم. پرسیدم خوب چه کسب و کاری؟ می خواستند در حوزه کافه داری فعالیت کنند، اما آن نفری که در عمان بود در حوزه کافی شاپ هیچ سر رشته ای نداشت و این شخص هم با وجود این قضیه به او اعتماد کرده بود. نفر دوم از آشناهای خیلی دوری بود که ناگهان بعد از سالها پیگیر نفر اول شده بود و او را متقاعد کرده بود که برای سرمایه گذاری در حوزه کافه به عمان بیاید. مدتی بعد که دوباره نفر اول را دیدم به من گفت که در حال بازگشت به ایران است و از سرمایه گذاری منصرف شده، در واقع قرار بوده این سرمایه گذاری بابت پرداخت بدهی های نفر دوم که ممنوع الخروج شده بود هزینه شود. آنها دوستی شان در نهایت تبدیل به دشمنی شد.

ایرانیان مهاجر طعمه خوبی برای کلاه برداری هستند و متاسفانه آمار رو به رشد است.

بنابراین به شما توصیه می کنیم هرگز از کسی که در زمینه شغلی شما صاحب نظر نیست از این سوالها نپرسید یا حداقل وقتی کسی به شما کاری پیشنهاد می دهد که در آن زمینه تجربه ای ندارد و صرفا با دیدن چند مورد موفق به خود اجازه می دهد در مورد سرنوشت شما نظر بدهد، بیشتر فکر کنید.

یادتان باشد افراد موفق، موفقیت خود را جار نمی زنند و برای بیزینس خود رقیب نمی تراشند مگر اینکه موضوع دیگری در میان باشد.

به هر حال کسی از مشورت کردن درست و حسابی ضرر نکرده است. جالب است این مطلب را هم بگویم ایرانیانی که از دیگر کشورهای دنیا برای بررسی موقعیت های تجاری و اقتصادی به عمان می آیند، از آنجا که تجربه های گرانبهایی در کشور قبلی کسب کرده اند، عجله نمی کنند. آنها با آرامش خاطر مدتی را در عمان به صورت توریستی می مانند، به همه جا سرک می کشند، بررسی می کنند و بعد نتیجه گیری می کنند و کمتر شکست می خورند. لااقل ما نمونه شکست خورده ای از آنها سراغ نداریم.

شرایط رفتن از ایران و آمدن به عمان را داریم؟

مورد بعدی که می خواهم در مورد آن صحبت کنم این است که آیا به راستی ما شرایط رفتن از ایران و مستقر شدن در یک کشور خارجی، با فرهنگ خارجی و سیستم اقتصادی متفاوت را داریم؟

سفارت ایران روزانه درگیر تعداد زیادی مسائل حقوقی و مالی ایرانیان است. برای مثال ایرانی هایی که زیر قراردادهایی را امضا کرده اند که اکنون باعث ممنوع الخروجی آن ها شده است. یا به دلیل برخی اختلافات فرهنگی در بازداشت هستند یا دارایی خود را از دست داده و دست به دامن سفارت برای گرفتن بلیط و برگشت به ایران شده اند.

بخشی از فعالیت سفارت ایران در مسقط به خرید بلیط هواپیما و بازگرداندن ایرانی ها به کشور است.

مهاجرت همیشه به عنوان یک گزینه در بخشی از فکر بسیاری از ما وجود دارد، اما رفتار ناآگاهانه و نپخته ما باعث ضرر و زیان های هنگفتی می شود.

برای مثال دوستی را می شناسم که در ابتدای ماه رمضان حجم زیادی رطب بسته بندی ایرانی برای فروش به عمان آورد و متاسفانه نتوانست آنها را بفروشد. شاید باورش برای شما سخت باشد اما او به یکی از کشورهایی صادرکننده خرما، می خواست خرما صادر کند. در نهایت خرماها امروز روی زمین مانده و مجبور شد برای بازگشت به ایران از دوستانش پول قرض بگیرد.

دوستان دیگری بودند که وارد تجارت آب معدنی شدند و با وجود سفارش های فراوان به دلیل تغییرات مداوم قیمت در ایران، بیزینس آنها شکست خورد. انها نمی دانستند اینجا مشتری ها به تغییرات روزانه قیمت اعتقاد ندارند!

یکبار با چند نفر ایرانی که به تازگی به عمان آمده بودند وارد یکی از فروشگاه های زنجیره ای شدیم. آنها قیمت هر کالایی را که می دیدند با یکدیگر مشورت می کردند که چقدر سود در صادرات آن به عمان وجود دارد، حتی برنامه داشتند که سیب زمینی وارد کنند و سریعا پولدار شوند، بعدا سیب زمینی به شیرسویا، تیرآهن، آلومنیوم و … تبدیل شد و در نهایت شراکت آنها از هم پاشید و سیب زمینی! به مقصد نرسید.

از این داستانها بسیار وجود دارد.

چه بسیار کارت ویزیت ها، دفاتر اداری، مدارک و … که کیسه کیسه من به شخصه در سطل زباله نزدیک خانه مان ریختم و متاسف شدم از کسب و کارهایی که پانگرفته نابود شدند.

چقدر عمان را می شناسید؟

عمان کشور آرامی است. جریان زندگی در آن به آرامی پیش می رود. خیلی سخت است مانند زندگی در ایران یک شبه زندگی شما نیز متحول شود.

بسیاری از ثروتمندان ایرانی اگر در این فضا قرار بگیرند، برای خرید نان شب شان محتاج می شوند. چطور؟

ثروتمند شدن در ایران بسته به میزان وامی است که شما می توانید بگیرید. سپس با این وام باید ماشین، ملک یا طلا بخرید و صبر کنید تا قیمت ها بالا برود و میزان وام شما کماکان ثابت بماند و آرام آرام با سود حاصل از وامی که گرفته اید بدهی آن را پرداخت کنید. در واقع شما بدون هیچ هنری و تنها با مقداری رابطه در بانک به هدف می رسید. هر چقدر در سیستم فاسد ایران روابط بهتری داشته باشید ثروت بیشتری در انتظار شماست.

اما اینجا قضیه متفاوت است.

برخلاف ایران، در عمان یک شبه با خرید طلا و ارز و ملک و ماشین ثروتمند نمی شوید

درآمد شما وابسته به هنر واقعی شماست. اگر هنرمند نیستید و در محیط سالم و به دور از رانت و فساد سیستماتیک نمی توانید فعالیت کنید، قطعا شکست می خورید. در کشورهای آزاد همیشه رقبای زیادی وجود دارند که می توانند جای شما را در بازار بگیرند. باید همیشه به روز باشید و نان توانتان را بخورید.

کسب و کارهای ایرانی موفق در عمان وجود دارند

رستوران های زیبای ایرانی، بیزینس های موفقی که در جای جای مسقط حضور دارند و درآمدهای بالایی که کسب می کنند نشان دهنده این است که می توان موفق شد، اما موفق شدن هزینه دارد. هزینه ای از جنس شناخت دقیق بازار، تجربه های واقعی و نه تحلیل های آبکی، مشاوران واقعی و نه سلاخی هایی که برای دارایی شما نقشه کشیده باشند و در نهایت ذهنی توانمند که در جستجوی رشد و پیشرفت به روش های علمی و صحیح باشد، زیرا یک مشتری ناراضی می تواند ضربه سنگینی به کسب و کار شما وارد کند. من در مسقط ایرانی های زیادی را می بینم که لوله کش هستند، برقکاری می کنند، کاشی کاری می کنند، ثبت شرکت انجام می دهند، ویزا تمدید می کنند، راننده شما می شوند و … اما در پایان همه کاره هیچ کاره هستند و هر روز در جستجوی یک ایرانی هستند که بتوانند بلکه بخشی از هزینه های زنده ماندن خود را از جیب او در بیاورند.

اما یک پاکستانی هم می شناسم که دو سال تمام فقط و فقط در حوزه تعمیر یخچال و کولر کار کرده و امروز به جرات می توان گفت ماهانه بیش از هزار ریال درآمد خالص دارد. چیزی که بسیاری از عمانی ها رویای آن را در سر می پرورانند. اما در واقع این شخص در پاکستان هم وضعیت بدی نداشته است و دلیل آمدنش فقط این بوده که با همان تایم کاری در مسقط به دلیل ارزش پول بالاتر، درآمد بیشتری کسب کند.

اگر می خواهید مثل آن ایرانی باشید، آخر کار با اتلاف عمرتان باید برگردید، اما اگر در کسب و کار خود واقعا سرآمد هستید و هدف شما از آمدن به عمان راه اندازی یک نمونه موفق است، می توانید امیدوار باشید.

در عمان بازار رقابتی است

در بازار رقابتی عمان هرگز نمی توانید در یک حرکت یک شبه ثروتمند شوید. نمی توانید چیزی را احتکار کنید که گرانتر بفروشید. قیمت سکه و دلار تقریبا ثابت است. در حوزه مهندسی با رقبای قدر هندی و کارتل های مهندسی آن ها روبرو هستید. در بخش کارگری با بنگلادشی هایی که در آفتاب سوزان به راحتی فعالیت می کنند باید رقابت کنید، در حالیکه ایرانی ها صبر و تحمل آنها را ندارند. بخش رستوران با رقبای ترکی، لبنانی و … روبرو هستید و در نهایت می بینید که راننده های وسایل سنگین، بیشتر نانوایی ها و حوزه تعمیرات لوازم خانگی هم در اختیار پاکستانی هاست.

بنگلادشی ها با کمترین دستمزد، طاقت فرساترین کارها را انجام می دهند.

در بخش آرایشگاه های مردانه باز هم ترک ها و لبنانی ها با قیمت های مناسب و بسیار خوش سلیقه کار می کنند و آرایشگاه های زنانه فقط در اختیار بانوان عمانی است مگر اینکه بخشی از نیروهایشان را بتوانند از دیگر کشور ها مثل ایران جذب کنند.

اگر به تجارت فکر می کنید باید بدانید که در مال های عمانی از باب مثال بالغ بر ده مدل فقط میوه سیب ارائه می شود. سیب های آمریکایی، نیوزیلند و استرالیا، فرانسه و هلند، ایرانی و … لذا اگر قیمت سیب در ایران برای مثال دو برابر ارزانتر از عمان بود، دلیل بر این نمی شود که شما در پی صادرات سیب باشید. یعنی در مجموع باید قدری بازتر فکر کنید و از همه لحاظ به این بیندیشید که آیا این فکری که به سر من خطور کرده تا به حال به ذهن هیچ کس خطور نکرده است؟

عمان چگونه کشوری است؟

عمان کشور خلوتی است. در مجموع در کل کشور حدود ۵ میلیون نفر زندگی می کنند. دو سوم جمعیت مسقط به عنوان پایتخت عمان را مهاجران تشکیل داده اند. هندی ها بیشترین تعداد مهاجران را در عمان شامل می شوند. تعداد هندی ها به قدری زیاد است که اکثر سینماهای مسقط در کنار فیلم های هالیوودی، فیلم های بالیوودی هم نمایش می دهند. در طی دهه گذشته رشد اقتصادی بیشتر شده است و سرمایه گذارهای بزرگی برای سرمایه گذاری به عمان آمده اند، مال ها و پاساژهای بزرگ و مدرن که کلیه برندهای اروپایی و آمریکایی را به فروش می رسانند در جای جای مسقط دیده می شود. هتل ها، کافه ها یکی یکی در حال سربرآوردن هستند و همه و همه نوید بخش راه اندازی یک اقتصاد نوپا را می دهند. با این حال سیاست های اقتصادی دولت هم مزید بر رشد و توسعه عمان می شود.

مهاجران بار توسعه و رشد عمان را به دوش می کشند.

بار سنگین این رشد و توسعه بر دوش مهاجرینی است که بیشتر به عنوان کارگر به عمان آمده اند. در آفتاب سوزان تابستان بسیاری از آنها را سوار بر دوچرخه هایشان می بینید که در بین خانه و محل کارشان رفت و آمد می کنند. در حالیکه این کشور فاقد سیستم حمل و نقل مفید و مناسبی است و برای کار و تجارت بعنوان یک ایرانی حتما باید یک ماشین در اختیار داشته باشید. معمولا کارگران در اتاق هایی به همراه چند نفر دیگر زندگی می کنند و اوضاع اسف باری دارند. بیرون از کشورهایی مثل عمان و امارات همه چیز زیبا به نظر می رسد، اما وقتی به لایه های زیرین آن نگاه می کنید فقر و بدبختی قشر ضعیف تر را می توانید ببینید.

ایرانی ها در عمان چکار می کنند؟

ایرانی ها در عمان بیشتر در حوزه کارهای تخصصی وارد می شوند. آنها توان تحمل گرمای بیش از حد و رطوبت ۷۰ درصدی حاصل از کرانه های دریای عمان را ندارند. در مشاغلی مانند رستوران، حوزه های صادرات و واردات، مهندسی و فروش حضور ملموس تری دارند. در دوران کرونا ضربه سنگینی به حضور ایرانی ها در عمان وارد آمد. بسیاری از آنها ناچارا همه چیز را رها کردند و رفتند، اما اکنون با بهبود اوضاع به عمان برگشته اند. پروازهای زیادی بین ایران و عمان در جریان است و روزانه تعداد زیادی مسافر بین دو کشور جابجا می شود.

تعداد پروازها بین ایران و عمان به سرعت در حال رشد است

این موضوع نشان می دهد علاقه بین مردم دو کشور برای رفت و آمد زیاد شده است و حتما برای چشمان تیزبین، فرصت های مناسبی برای کسب و کار وجود دارد که می توانند روی آن کار کنند.

من سعی کردم در این مقاله اطلاعات کاملی را برای شما فارغ از نوع شغل و هدف شما قرار دهم. مطمئنم اکنون شما می توانید به این سوال بهتر پاسخ دهید.

به عمان بیاییم یا نه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *